هرچند سال های زیادی گذشته است

 و کم کم مثل بقیه ی انسان ها و کارهایشان این هم رو به فراموشی ست

و خیلی ها سرد شده اند در معرفی میرزا کوچک خان جنگلی و امثال او..

امّا در گیلان شاید هنوز هستند .. آنهایی که می خواهند

همین روزها که نزدیک به شهادت میرزاست از او شخصیتی بسازند

 آنطور که خودشان می خواهند و خودشان هستند..

و چه دستمایه ای آسان یاب تر از روحانی بودن او..

امّا بحث اصلی اینجاست که میرزا اگر مبارزات خود را تنها بر دین استوار کرده بود

چگونه ملّی گراها، غیر مسلمان ها ، غیر ایرانی ها ، و حتّی چندتن از متمایلان به چپ هم

 در جنبش او حضور داشتند و حتّی پس از استقلال از حکومت بی صاحب آن زمان ایران

ـ کار بزرگی که با شکست دادن قوای روسیه و انگلیس به انجام رسید -

نامی از دین در عنوان حکومت دیده نمی شود ؟؟!

 اگر به عزم  عزیزان متولّی کنونی قرار  بود چنین حرکتی آغاز شود،

 آیا حضور چند گرایش مختلف را در جنبش خود متحمّل می شدند؟

و آیا حاضر می شدند که در کنار یک غیر مسلمان بجنگند؟

-------------------------------------------------------------------

بنابراین اگر برداشت های این عزیزان را در امر جهاد به کار گیریم

به هیچ وجه نمی توان نهضت میرزا و حتّی شخصیت خود اورا

تنها تحت عنوان مبارز و مبارزه ی دینی قرار داد

و هر انسان عاقل و منصف با نگاهی اجمالی بر مسائل نهضت جنگل به این موضوع پی خواهد برد .

پس عزیزان زیاد تلاش نکنند که میرزا و نهضت جنگل را به عنوان یک نهضت کاملاً دینی معرفی کنند

و شکست آن را نیز به گردن نیروهای چپ بیاندازند..

البته چپ گراهای محترم هم که می دانند میرزا ،

به هیچ وجه یک کمونیست ـ به معنای واقعی کلمه ـ نبود.

بیش از همه تمایلات آزادی خواهی و وطن پرستانه ی میرزا بود که اورا به آغاز چنین حرکتی واداشت!