شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

شبانه روز

روزهای زنده ماندن . . .

شعر نگویم یا.. نه؟

۱۰ سال پیش تقریبا

یکی به پدر گفته است

که به پسرت بگو شعر بخواند امّا

شعر نگوید

امّا نگفته است چگونه و اصلن چرا نگوید؟

هر چند می توانم از کاربردی که برای پدر داشته است

بدانم که چرا..

که دیوانه می شوم؟ که با خودم حرف می زنم؟

چه کار کنم عزیز؟ چه کار؟

فرض اینکه نخواهم شعر بگویم.. مگر دست خودم است؟

شعر است.. می فهمی ؟ شعر!

شعر یعنی حرفی که خواسته و نخواسته با تأثیر از احساسات راوی اش می آید

و هیچ توانی نیست که نگهش دارد

حداکثرش این ست که شعر هارا ننویسم که یادم برود دیگر..

به خدا اینها هذیان نیست ..

اینکه با خودم حرف می زنم هم.. تقصیر خودم نیست!

نظرات 2 + ارسال نظر
حبیب شنبه 1 دی‌ماه سال 1386 ساعت 03:29 ق.ظ http://www.linkbox2007.coo.ir/

افزایش امار وبلاگ با تبلیغات رایگان در لینک باکس ۲۰۰۷

sh.kh شنبه 1 دی‌ماه سال 1386 ساعت 04:05 ق.ظ http://khodaam.persianblog.ir

khosh behalet, be man migoftan na sher bekhon na begoo :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد