من بعد از مدت ها برای ناهار غذا درست کردم
امّا پدر جان نذاشت همینم خوب باشه . .
تنها ناهار خوردم!
با اعتماد به نفس کامل مدل موهامو تغییر دادم
با ریش زیاد . اورکت سال ۵۲ . شلوار جین و موهای روی پیشونی ریخته
یک ساعت تو بلوار و شیشه گران تقدّم کردیم!!!
کسی نمی تواند مرا از کاری منصرف کند به این راحتی!!
عزیزم!